به گزارش مجله خبری نگار/ایران: تالاب خشکیده پریشان یکی از تالابهای بینالمللی و برجسته استان فارس که روزگاری از آن با نام زیباترین دریاچه آب شیرین کشور یاد میشد، در نتیجه چرای بیرویه دام و حفر چاههای غیرمجاز به کانونی برای تولید ریزگردها تبدیل شده است؛ میهمانی ناخوانده که حالا حیات مردم کازرون و شهرهای اطراف را به مخاطره انداخته و با بحرانی شدن وضعیت، امیدها برای نجات این اکوسیستم ارزشمند را کمرنگ کرده است.
چرای دام در بستر تالاب با همه تبعات خطرناکش، به امری عادی در منطقه تبدیل شده است، غافل از آنکه با پدید آمدن مخاطرات و تشدید بحران، اولین گروه متضرر همین دامداران بومی و جامعه محلی خواهند بود! اوضاع در این منطقه به حدی بحرانی است که طبق مطالعات اخیر دانشگاه تهران، حداکثر ۷ سال دیگر، این منطقه قابل سکونت، دامداری و کشاورزی نخواهد بود! سؤال اینجاست که چرا مسئولین استان فارس تاکنون فکری به حال حیات نیمهجان تالاب پریشان نکرده و اقدامی عاجل برای نجات آن انجام ندادهاند؟!
«جمال خداپرست» رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کازرون، در همین خصوص میگوید: مطابق ماده ۱ قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور، هرگونه بهره برداری و اقدامی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها شود، ممنوع است. چرای دام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مطابق قوانین موجود هیچکس حق چرای دام در بستر تالابها ندارد؛ در همین زمینه آییننامه جلوگیری از تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها، به صراحت به این موضوع اشاره کرده و جرمش را نیز تعیین کرده است.
او میگوید: تالاب پریشان از سال ۸۸-۸۹ به دلیل بهرهبرداریهای بیرویه از منابع موجود، کاملاً خشک شده و حتی بارشهای اخیر نتوانسته جان آن را نجات دهد! در اطراف این تالاب، حدود ۱۸ روستا وجود دارد؛ زندگی روستاییان وابسته به کشاورزی بوده و از طریق دامداری و ماهیگیری گذران زندگی میکردند. در حال حاضر، اما تالاب کاملاً خشک شده و به مرکز عمدهای برای تولید ریزگردها تبدیل شده است، به گونهای که در مرداد ماه سالجاری چندین مرتبه این ریزگردهای دارای گوگرد و مواد سرطانزا بر سر مردم کازرون و روستاهای اطراف آوار شد! بخشی از روستاییان همجوار نیز همزمان با خشکیدگی تالاب، تن به مهاجرت داده و جلای وطن کردند.
طبق گفته خداپرست، چرای بیرویه دام باعث شده برخی از مردم (روستاییان)، بخشی از بستر تالاب را با سودجویی به برخی از عشایر سراسر کشور که قشلاقشان در این منطقه نبوده و محل چرا و مرتع آنها نیست، اجاره دهند و همین امر باعث شده است که تمام بوتهزارها و علفزارهای خودرو که از ایجاد ریزگردها پیشگیری میکنند، توسط دامها مصرف شده و به تشدید بحرانی عظیم در منطقه دامن زنند! خداپرست تصریح میکند: سالجاری برای نخستینبار با همکاری شورای تأمین، قوه قضائیه و نیروی انتظامی شهرستان، اولین دامی که وارد بستر تالاب شد با همکاری محیطبانها و نیروی انتظامی توقیف شد و پس از تشکیل پرونده، به میدان دام انتقال داده شد. مردم باید بدانند که تالاب پریشان جای چرای دام نیست! در صورت تخطی نیز باید بابت هر رأس دام ۷ میلیون تومان پرداخت کنند.
هماکنون ۲۴۳ رأس دام در بستر تالاب پریشان توقیف شده است؛ جریمه این تعداد دام حدود ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان است. ما چندین ماه قبل از طریق ارسال پیامک به مردم همجوار تالاب، اطلاعرسانی کرده و اعلام کردیم که بستر تالاب محل چرای دام نیست! همچنین در جلسات کمیتههای محلی تالاب این موضوع اطلاعرسانی شده و دیگر هیچ ابهامی برای هیچ کس وجود ندارد. عشایر نباید دامهای خود را برای چرا به بستر تالاب پریشان وارد کنند؛ در صورت تخطی، قوانین به اجرا درآمده و ضمن توقیف دامها جریمه سنگینی نیز باید پرداخت کنند.
طبق گفته این مقام مسئول، منابع آبی تالاب پریشان از طریق چشمهها تأمین میشود. چشمههایی که پیشتر خشک شده و حالا با بارانهای اخیر، آب در برخی از این چشمهها جاری شده است. از طرفی بخشی از حقابه این تالاب (حدود ۲۵ میلیون متر مکعب) از سد در حال احداث نرگسی درنظر گرفته شده و نیاز است وزارت نیرو به صورت موازی و همزمان با احداث این سد، این میزان حقابه را نیز به تالاب تخصیص و در کنار انتقال آب، مصرف چاهها برای کشاورزی نیز توسط همین وزارتخانه مدیریت شود. متأسفانه وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی دو وزارتخانهای هستند که بدلیل عدم مدیریت صحیح شان طی سالیان اخیر، باعث خشک شدن تالاب پریشان شدهاند. حتی دلمان هم برای این تالاب خشکیده نمیسوزد؛ از طرفی سازمان حفاظت محیط زیست هم نمیتواند به تنهایی کاری برای احیای تالاب پریشان انجام دهد. این در حالی است که این تالاب دارای اولین برنامه مدیریت است که به تصویب هیأت وزیران رسیده، ولی متأسفانه هیچ کدام از مسئولین مربوطه در رابطه با این تالاب به وظیفه خود برای احیای آن، چنان که لازم بوده، عمل نکردهاند.
او، حفر چاههای غیرمجاز در اطراف آن، چنان که لازم بوده، پریشان را بحرانی دانسته و میگوید: در حال حاضر بیش از ۱۵۰۰ حلقه چاه در اطراف این تالاب حفر شده است. در نتیجه همزمان با شوری و گوگردی شدن آب و خاک، فرونشست زمین نیز به مشکلات این تالاب افزوده شده است. مادامی که سازمان آب منطقهای، کنترل حفر چاههای غیرمجاز و کنتوردار کردن چاههای مجاز را به دست نگرفته و جهاد کشاورزی نیز الگوی کشت را در منطقه به سمت کشتهای کم آببر نبرده، هیچ امیدی به نجات تالاب پریشان نیست! باید بر این نکته تأکید کنم، بر اساس مطالعاتی که اخیراً دانشگاه تهران در خصوص تالاب پریشان انجام داده است، با ادامه این روند، حداکثر تا ۷ سال دیگر، این منطقه قابل سکونت، دامداری و کشاورزی نخواهد بود. برای نجات جان خشکیده تالاب پریشان باید مردم محلی در کنار مسئولان قرار گرفته و با مدیریت صحیح منابع آبی، قدمی بزرگ در احیای تالاب بردارند.